- زود رس
- آنچه که پیش از موقع مقرر بدست آید
معنی زود رس - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تند رو سریع الحرکه
آنکه یا آنچه پیش از موقع مقرر فرابرسد، گل یا میوه که زودتر از نوع خود به دست آید
Precocious, Premature
преждевременный
frühreif, verfrüht
передчасний , передчасний
przedwczesny
早熟的 , 早产的
precoce, prematuro
precoce, prematuro
precoz, prematuro
précoce, prématuré
voortijdig, te vroeg
शीघ्र , पूर्वकालिक
prematur
مبكّرٌ , سبيقٌ
조숙한 , 조산의
מוקדם , מוקדם
早熟な , 早産の
mapema
สุกก่อนเวลา , คลอดก่อนกำหนด
পূর্বেই , অকাল
پختہ , پیش از وقت
آنکه صورتش زرد رنگ و پریده باشد، شرمنده منفعل، ترسیده
آنکه زود متاثر و رنجیده خاطر شود نازک دل حساس
پیشتر از وقت مقرر مقابل دیر تر، تند تر سریعتر شتابتر
آنچه که زود پزد مقابل دیر پز:) این نخود زود پز است . (یا دیگ زود پز دیگی که خوراک را در زمانی کوتاه بپزد
گستاخ، بی ترس
قاصی، حاکم، کسیکه بداد ستمدیده ای برسد
آنچه بگوش رسد (صدا آواز) : آواز او گوش رس نبود، مسافتی که از آن آواز و صدا شنیده شود
یار رس مدد دهنده کمک دهنده
Precociousness